کد مطلب:234112 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:125

مناظره آن حضرت در فضیلت امام و صفات او
عبد العزیز بن مسلم گوید: همراه امام رضا (علیه السلام) در شهر مرو بودیم، در آغاز ورودمان به شهر بود كه در یك روز جمعه در مسجد جامع آن شهر گرد هم جمع شده بودیم، وموضوع امامت را مورد بحث قرار داده و اختلاف بسیار مردم را در این زمینه بازگو می كردیم، نزد امام رسیده و گفتگوی مردم در این زمینه را به ایشان عرضه داشتم،، آن حضرت لبخندی زد وفرمود: ای عبد العزیز این مردم نفهمیده واز آراء صحیح خود فریب خورده وغافل گشتند، خدای بزرگ پیامبر خویش را نزد خود فرا نخواند تا دین را برایش كامل كرد، وقرآن را بر او نازل فرمود، كه بیان هر چیز در او است، حلال وحرام وحدود واحكام وتمام نیازمندیهای مردم را در قرآن بیان كرده وفرمود: " چیزی را در این كتاب فروگذار نكردیم ". ودر حجة الوداع كه سال آخر عمر پیامبر بود این آیه را نازل فرمود: " امروز دین شما را كامل كردم ونعمتم را بر شما تمام نمودم ودین اسلام را برای شما پسندیدم "، وموضوع امامت از كمال دین است، وپیامبر از دنیا رحلت نكرد تا آن كه نشانه های دین را برای امتش بیان كرد وراه ایشان را روشن ساخت، وآنها را به راه حق راهنمائی نمود. وعلی (علیه السلام) را به عنوان پیشوا وامام منصوب كرد، وهمه احتیاجات امت را بیان كرد، هر كه گمان كند خدای بزرگ دینش را كامل نكرده قرآن را رد نموده، وهر كه قرآن را رد كند به آن كافر گردیده است. آیا مقام ومنزلت امامت را در میان امت می دانند، تا بتوانند او را خود انتخاب نمایند، همانا امامت ارزشش والاتر، وشأنش برتر، ومنزلتش عالیتر، ومكانش منیع تر، وژرفایش عمیق تر از آنست كه مردم با عقل خود به آن رسند، یا به آرائشان آن را دریابند، ویا به انتخاب خود امامی را منصوب كنند. امامت مقامی است كه خداوند عزوجل بعد از رتبه نبوت وخلت، در مرتبه سوم ابراهیم خلیل را به آن اختصاص داد وبه آن فضیلت برتریش داد، ونامش را بلند واستوار نمود وفرمود: " همانا من ترا امام مردم گردانیدم "، ابراهیم خلیل از نهایت شادیش به آن مقام عرض كرد: " از فرزندان من هم "، خدای تبارك وتعالی فرمود: " پیمان من به ستمكاران نمی رسد "، پس این آیه امامت را برای ستمگران تا روز قیامت باطل ساخت وبه برگزیدگان اختصاص داد. سپس خدای تعالی ابراهیم را شرافت بخشید، وامامت را در فرزندان برگزیده وپاكش قرار داد وفرمود: " واسحاق ویعقوب را به عنوان اضافه به او بخشیدیم وهمه را شایسته نمودیم وایشان را امام وپیشوا قرار دادیم، تا به فرمان ما رهبری كنند وانجام كارهای نیك وگزاردن نماز و دادن زكات را به ایشان وحی نمودیم، وایشان عبادت ما را می كردند ". پس امامت همیشه در دورانهای متوالی در فرزندان او بود واز یكدیگر به ارث می بردند، تا خدای تعالی آن را به پیامبر ما به ارث داد و خود او فرمود: " همانا سزاوارترین مردم به ابراهیم پیروان او واین پیامبر و انسانهای مؤمن می باشند وخدا سرپرست مؤمنان می باشد "، پس امامت مخصوص آن حضرت گشت.

آنگاه او به فرمان خدای تعالی وطبق آنچه خدا واجب ساخته بود آنرا به عهده علی (علیه السلام) گذارد، وسپس در میان فرزندان برگزیده اش، كه خداوند به آنان علم وایمان داد، جاری گشت، وخداوند می فرماید: " آنانی كه علم وایمان به ایشان داده شد گویند: در كتاب خدا تا روز رستاخیز به سر برده اید "، پس امامت تا روز قیامت تنها در میان فرزندان علی (علیه السلام) می باشد، زیرا پس از حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) پیامبری نیست، این نادانان از كجا وبه چه دلیل برای خود امام انتخاب می كنند. همانا امامت مقام پیامبران ومیراث اوصیاء است، امامت خلافت و جانشینی خدا ورسول او، ومقام أمیر المؤمنین (علیه السلام)، ومیراث حسن و حسین (علیهما السلام) است. همانا امامت زمام دین ومایه تحكیم نظام مسلمین، وصلاح دنیا و عزت مؤمنین است، همانا امامت ریشه اسلام بالنده وشاخه بلند آن است، كامل شدن نماز وزكات وروزه وحج وجهاد، وازدیاد غنائم وصدقات، و اجراء حدود واحكام، ونگاهداری مرزها بوسیله امامت انجام می گیرد.

امام حلال خدا را حلال وحرام خدا را حرام می كند، حدود خدا را برپا نموده واز دین او دفاع می نماید، با حكمت واندرز وحجت رسا مردم را به راه پروردگار دعوت می كند. امام همچون خورشید پرتوافكن است كه نورش عالم را فرا گیرد و در افق والائی قرار دارد، بگونه ای كه دستها ودیدگان بدان دست نیابند، امام ماه تابان، چراغ فروزان، نور درخشان، وستاره ای راهنما در شدت تاریكی، ورهگذر شهرها وكویرها وگرداب دریاهاست. امام آب گوارای زمان تشنگی، وراهبر به سوی هدایت، و نجات بخش از هلاكت است، امام شعله پرتوافكن روی بلندی برای رهنمائی گمشدگان است، وسیله گرمابخشی سرمازدگان ورهنمای هلاكت یافتگان است، هر كه از او جدا شود هلاك می گردد. امام ابری است بارنده، بارانی است شتابنده، خورشیدی است فروزنده، سقفی است سایه دهنده، زمینی است گسترده، چشمه ای است جوشنده، وبركه وگلستان است. امام همدم ورفیق، پدری مهربان، برادری یاور، مادری دلسوز به كودك خود، پناه بندگان خدا در گرفتاری سخت است. امام امین خدا در میان خلقش، وحجت او بر بندگانش، وخلیفه او در بلادش، ودعوت كننده به سوی او، ودفاع كننده از حقوق او است، امام از گناهان پاك واز عیبها بر كنار است، به دانش اختصاص یافته وبه خویشتن داری نمایان گردیده است، موجب تحكیم دین وعزت مسلمان و خشم منافقان وهلاك كافران است. امام یگانه زمان خود می باشد، كسی به پایه او نرسیده ودانائی با او برابری نكند، جایگزین ندارد، همانند وهمتا برای او نیست، به تمام فضائل اختصاص یافته، بی آن كه خود به دنبال آن رفته وآنرا بدست آورده باشد، بلكه امتیازی است كه خداوند به فضل وبخشش خود به او عنایت فرموده است. كیست كه توان شناسائی امام یا انتخاب امام را داشته باشد؟ هیهات، در اینجا خردها گم گشته، خویشتن داریها بیراهه رفته، وعقلها سرگردان شده، ودیده ها بی نور گردیده، وبزرگان كوچك شده، وحكیمان متحیر، و خردمندان كوتاه نظر، وخطیبان درمانده، واندیشمندان نادان، وشعرا وامانده، وادبا ناتوان، وسخن دانان درمانده اند، از این كه بتوانند یكی از شوؤن وفضائل امام را توصیف نماید، وهمگی به عجز وناتوانی اعتراف دارند. چگونه ممكن است تمام اوصاف وحقیقت وجودی او را بیان كرد، یا مطلبی از امر امامت را فهمید، وجانشینی كه كار او را انجام دهد برایش پیدا كرد، ممكن نیست، چگونه واز كجا؟ او همچون ستارگان آسمان از دست یابی افراد وتوصیف توصیف كنندگان اوج گرفته است، او كجا و انتخاب بشر كجا، او كجا وخرد بشر كجا، او كجا وهمانندی برای او از كجا؟ آیا می پندارند كه امام در غیر خاندان پیامبر خدا یافت شود! به خدا كه وجدانشان به ایشان دروغ گفته وآرزوی بیهوده در سر می پرورانند، به گردنه بلند ولغزنده ای كه به پائین می لغزند بالا رفته، ومی خواهند كه با عقلی گم گشته وناقص خود، وبا آراء گمراه كننده خویش امام را نصب كنند، وجز دوری از حق بهره نبردند، خداوند ایشان را بكشد. به كجا منحرف می شوند، قصد انجام كار سختی را كرده ودروغی را ساخته وپرداخته نموده اند، وبه گمراهی دوری افتاده، ودر سرگردانی فرو رفته اند، كه با چشم بینا امام را ترك گفتند، " شیطان كردارشان را در نظر آنان آراست واز راه منحرفشان كرد با آن كه اهل بصیرت بودند ". از انتخاب خدا وانتخاب رسول او واهل بیتش روی گردان شده، و به انتخاب خود گرائیدند، در صورتیكه قرآن ندا می كند: " پروردگارت هر چه خواهد بیافریند وانتخاب كند، اختیار بدست آنان نیست خدا از آنچه با او شریك قرار می دهند منزه ووالاست "، وباز خدای بزرگ می فرماید: " هیچ مرد وزن مؤمنی حق ندارد، آنگاه كه خدا وپیامبرش فرمانی را داد، اختیار كار خویش را داشته باشد ". وفرموده است: " شما را چه شده، چگونه قضاوت می كنید، مگر كتابی دارید كه آنرا می خوانید، تا هر چه خواهید انتخاب كنید در آن كتاب بیابید، یا برای شما تا روز قیامت بر عهده ما پیمانهائی است كه هر چه قضاوت كنید حق شماست، از آنان بپرس، كدامشان متعهد این مطلب است، یا مگر شریكانی دارید، اگر راست می گویند شریكان خویش را بیاورند ". وباز خدای بزرگ فرموده است: " چرا در قرآن نمی اندیشند، یا مگر بر دلها قفل قرار دارد "، وفرموده است: " مگر خدا بر دلهاشان مهر نهاده كه نمی فهمند "، یا " گفتند شنیدیم ولی نمی شنیدند، وهمانا بدترین جانوران نزد خداوند مردمی هستند كه كر ولالند وتعقل وتدبر نمی كنند، واگر خدا در آنان خیری را سراغ داشت به ایشان شنوائی می داد، واگر شنوائی هم می داشتند روی می گرداندند "، ویا " گفتند شنیدیم ونافرمانی كردیم "، (امامت اكتسابی نیست) بلكه " فضلی است از جانب خداوند كه به هر كس بخواهد می دهد وخداوند صاحب فضل بزرگی است ". پس چگونه ایشان قادرند امام را انتخاب كنند، در صورتیكه امام عالمی است كه نادانی ندارد، سرپرستی است كه روی نمی گرداند، كانون قدس وپاكی وطاعت وزهد وعلم وعبادت است، دعوت پیامبر اختصاص به او داشته، از نژاد پاك فاطمه بتول است. در دودمانش جای طعن وسرزنش نبوده، وهیچ دارنده نژاد شریفی به پایه او نرسد، از خاندان قریش وقبیله هاشم وعترت پیامبر بوده، ومورد خشنودی خدای عزوجل است، موجب شرافت اشراف وزاده عبد مناف است، علمش بالنده، حلمش كامل، در امامت قوی ودر سیاست عالم است، اطاعتش واجب وقیام به امر الهی می كند، خیرخواه بندگان خدا و نگهبان دین او است. خدا پیامبران وامامان را توفیق بخشیده واز خزانه علم وحكم خود آنچه به دیگران نداده به آنان داده است، از این جهت علم آنان برتر از علم مردم زمانشان می باشد، وخدای تعالی فرموده: " آیا كسی كه به راه حق هدایت می كند شایسته تر است كه پیروی شود یا كسی كه هدایت نمی كند جز آن كه هدایت شود، شما را چه شده، چگونه قضاوت می كنید ". وفرموده دیگر خداوند در باره طالوت: " خدا او را بر شما برگزید و در علم وبدن به او برتری داد، وخداوند ملك خویش را به هر كه بخواهد می دهد، وخدا بسیار بخشنده وداناست "، وبه پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: " خدا بر تو كتاب وحكمت نازل كرد وآنچه را نمی دانستی به تو تعلیم داد، كرم خدا نسبت به تو بزرگ بود ". ونسبت به امامان از اهل بیت وخاندان وفرزندان پیامبر فرمود: " آیا مردم نسبت به آنچه خدا از كرم خویش به ایشان داده حسد می برند، بدرستی كه ما به خاندان ابراهیم كتاب وحكمت دادیم وبه آنان ملك عظیمی عطا كردیم، كسانی به آن گرویدند وكسانی از آن روی گردانیدند وآتش جهنم بسیار برافروخته است ". آنگاه كه خدای بزرگ بنده ای را برای اصلاح امور بندگانش انتخاب كند، سینه اش را برای آن كار باز كند وچشمه های حكمت در دلش قرار دهد، وعلمی به او الهام كند كه از آن پس از پاسخی در نماند واز راه درست منحرف نشود. پس او معصوم است وتقویت شده، وبا توفیق استوار گشته، از هر گونه خطا ولغزش در امان است، خداوند او را به این صفات امتیاز بخشیده تا حجت رسای او بر بندگانش، وگواه بر مخلوقاتش باشد، واین بخشش و كرم خداست، به هر كه خواهد عطا كند وخدا دارای كرم بزرگی است، آیا مردم چنان قدرتی دارند كه بتوانند چنین كسی را انتخاب كنند، ویا ممكن است انتخاب شده آنها اینگونه باشد تا او را پیشوا سازند. به خانه خدا سوگند كه این مردم از حق تجاوز كردند وكتاب خدا را پشت سر انداختند، گویا نمی دانند، در صورتیكه هدایت وشفا در كتاب خداست، اینان كتاب خدا را رها كرده واز هوس خود پیروی نمودند، خدای بزرگ ایشان را نكوهش نمود ودشمن داشت وتباهشان می كند. وخداوند می فرماید: " ستمگرتر از آن كه هوس خویش را بدون هدایت خدا پیروی كند نیست، خدا گروه ستمگرانرا هدایت نمی كند "، و فرمود: " بر آنان هلاكت باد واعمالشان نابود شود "، وفرمود: " بزرگ است در دشمنی نزد خدا ونزد مؤمنان، خدا اینگونه بر هر دل گردنكش جباری مهر می نهد "، ودرود وسلام فراوان خداوند بر پیامبر وبر خاندان پاكش باد.